Monday, August 08, 2005



اؤته كده كي تورك ائل و اويماقلار

طوايف و عشاير ترك در تاريخ


تحصيلات تکميلي
نام و نام خانوادگي : سيد وهاب ميرنصيري قهفرخي
دانشکده : ادبيات و علوم انساني
استاد راهنما : دکتر حسين ميرجعفري
تاريخ دفاع : 1/5/81
رشته و گرايش : تاريخ-ايران دوره اسلامي
استاد مشاور : دکتر فريدون الهياري
نقش و اهميت استاجلوها در تحولات سياسي – نظامي دوره صفويه (1038 - 906 هـ . ق)
چکيده
استاجلوها يكي از طوايف قزلباش محسوب مي شدند كه بنيان نظامي صفويان را همين طوايف تشكيل مي دادند. مسكن اين طايفه قبل از تشكيل دولت صفوي سرزميني حدفاصل آناطولي و ارمنستان كنوني بوده است. طايفه استاجلو از تيره هاي متعددي تشكيل شده بود كه مهمترين آنها تيره چاوشلو بود.
در بين طوايف گوناگون قزلباش، استاجلوها داراي اهميت و جايگاه خاصي مي باشند، چرا كه اين طايفه به خاطر تعدد افرادش در برهه هاي خاصي از سلطنت صفويان توانسته است خط مشي كاملا مستقل از ساير طوايف در پيش بگيرد. نمونه آن در جريان جانشيني شاه طهماسب كاملا آشكار گرديد.
استاجلوها اولين طايفه قزلباش بودند كه با همه افراد به اسماعيل پيوستند و در تشكيل دولت صفوي نقش مهمي ايفاء نمودند. در دوره تمام پادشاهان صفوي، سرداران لايق و مشهوري از اين طايفه در عرصه سياسي و نظامي ظهور نمودند كه مي توان از «خان محمدخان» در زمان شاه اسماعيل اول، «عبدالله خان» و «حسين بيگ يوزباشي» در زمان شاه طهماسب، پيره محمد خان در زمان شاه اسماعيل دوم، عليقلي خان فتح اوغلي در زمان شاه محمد خدابنده و «مرشد قلي خان چاوشلوي استاجلو» در زمان شاه عباس نام برد.
در بين اين سرداران مرشد قلي خان توانست عباس ميرزا را كه در خراسان بود به قزوين آورد و بعد از خلع شاه محمد خدابنده از سلطنت، او را به عنوان شاه عباس به تخت سلطنت بنشاند و خود با لقب «وكيل» عملا در راس اموركشور قرار گرفت. ولي شاه عباس بعد از يكسال و اندي فرصت و قدرت لازم براي از بين بردن وي را به دست آورد و توانست او را در سال 997 هـ . ق به قتل برساند و براي اطمينان خاطر از جانب وابستگان مرشد قلي خان، بسياري از سرداران طايفه استاجلو را به قتل مي رساند. از اين زمان به بعد نه تنها طايفه استاجلو بلكه كل طوايف قزلباش، استقلال و اقتدار خود را از دست مي دهند و شاه عباس نيروي جديدي متشكل از ايرانيان، گرجيان و غيره جايگزين نيروي قزلباش مي كند. طايفه استاجلو بعد از اين ضربه مهلكي كه شاه عباس بر پيكر آن وارد مي كند، تجزيه شده و به تدريج نام اين طايفه از صحنه سياسي صفويان حذف مي گردد.

بررسي نقش سياسي ايلات و عشاير در دوره صفويه, / محمدحسن رازنهان؛ به راهنمايي: رضا شعباني.
رازنهان، محمدحسن
314 صفحه،نقشه،كتابنامه
پايان نامه (دكترا) -- دانشگاه تربيت مدرس، 1374
رساله حاضر در پي پاسخگويي به علل و صور گوناگون نقش سياسي ايلات در دوره صفويه و با استفاده از روش مطالعات تاريخي است .محدوده زماني مورد بررسي از آغاز دولت صفويه تا پايان حكومت شاهعباس ميباشد، كه جامعه ايلي از تبلور و حضور سياسي - اجتماعي بيشتري برخوردار بود.تاريخ اين دوره در زمينه موضوع فوق نشاندهنده اجازه بروز فعاليتهاي سران ايلي در عرصههاي سياسي داخلي و خارجي است كه ريشههاي آن را بايد در فاصله ميان سقوط بغداد تا تشكيل اين دولت جستجو نمود.پيوند سران ايلات و شيوخ متصوف براي كسب قدرت سياسي منحصر به دوره صفويه نبود.اين ارتباط متقابل از مدتي قبل آغاز گشته و آخرين نمونه از آن، در پيوند ايلات با خاندان صفويه تحقق يافت .با سقوط بغداد، نهاد خلافت بعنوان عاملي كه به سلطه سياسي دولتها مشروعيت ميبخشيد، از ميان رفت و تلاش ممالك مصر در جهت احياء مجدد خلافت بينتيجه ماند.مقارن اين دوران، شرايطي كه بر اثر هجوم مكرر اقوام و طوائف مغولي در قلمرو فلات ايران و متصرفات غربي آنها پديدار گشت ، به تعميق وگسترش نفوذ يكي از عناصر اجتماعي يعني صوفيان يا رهبران طريقتهاي صوفيانه انجاميد و در نهايت نوعي قدرت كه ميتوان آن را قدرت كاريزمايي ناميد، براي آنان بوجود آورد.از اين زمان به بعد قدرت كاريزمايي صوفيان در پيوندبا قدرت نظامي نيروهاي آزاد شده ايلي و شهري (بر اثر سقوط ايلخانان) قرار گرفتند، و در پيدايش حكومتهايي نظير سربداران، تيموريان، تركمانان قراقويونلو و آققويونلو نقش ويژهايي را ايفا نمودند.نقش سياسي ايلات و عشاير دوره صفوي در تداوم همين شرايط بود.مشاركت گسترده عناصر ايلي در توزيع قدرت سياسي، بصورت تصدي حكومت ايالات و ساير مشاغل رسمي و غيررسمي نمودار گرديد.آنان در دوره متقدم صفويان، در مقايسه با ساير نيروهاي اجتماعي - سياسي (تاجيك و نيروي سوم) همواره از موقعيت سياسي برتري برخوردار بودند.بررسي چگونگي ايفاي نقش در ميان ايلات مختلف و روند قدرت سياسي در ميان آنان از بخشهاي عمده اين تحقيق ميباشد.همچنين بحرانهاي داخلي ايلات و تاثير آن بر اوضاع سياسي، رقابت ايلات با يكديگر بر سركسب موقعيت برتر و انشعاب و تجزيه ايلات بزرگتر بعنوان نمونه كنشهاي سياسي آنان، موضوعات ديگري است كه در اين پژوهش از آنها سخن ميرود.نتايج حاصله از اين تحقيق در زمينه عوامل فوق بدين شرح است : نقش سياسي ايلات كه فراز و نشيبها و شتاب زيادي در طول اين دوره داشت ، در پايان كند و در مورد بعضي از آنها متوقف گرديد، اما بكلي از ميان نرفت .ايلات علاوه بر اينكه در نظام سياسي جامعه نقش خود را كم رنگ ديدند، در زمينه مشاغل رسمي نيز از آنان سلب اختيار شد.در پايان اين دوره، رياست برخي از ايلات به عناصر نيروي سوم (غلامان) واگذار گرديد.
Ustajlu tribe / Afshar tribe / Political role / Takalu tribe / Zulghadre tribe / Rumlu tribe / Shamlu tribe / Qajar tribe / Jalali tribe / Gharamanlu tribe / Tribes / Safavid
ايل استاجلو / كوچنشيني / ايل افشار / نقش سياسي / ايل تكلو / ايل ذوالقدر / ايل روملو / ايل شاملو / ايل قاجار / ايل جلالي / ايل قرامانلو / ايل و عشيره / صفويه / تصوف

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Powered by Blogger